Saturday, February 25, 2012

(فرایند شکل گیری حکومت جمهوری اسلامی ایران (یک حکومت توتالیتر

جمهوری اسلامی ایران یک حکومت توتالیتر:

حکومتهای توتالیتر خواهان تمامیت قدرت برای حاکمیت میباشند. جمهوری اسلامی ایران بدلیل ویژگیهای مذهبی‌ و ایدئولژیک یک حکومت توتالیتر بر پایهٔ حاکمیت مذهب است، و تمامی قوانین و تصمیمگیریهای حاکمیت بر مبنای سؤ استفاده از اصول مذهبی‌ (اسلام) بوده و ادارهٔ کشور نه در اختیار مردم که برّ عهده یک شخص است که خود را از جانبه خدا و صاحب اختیار کلی‌ امور مربوط به مسلمانان جهانبه عنوان رهبر معرفی‌ می‌کند. این حکومت نه بخاطر پایبندی به اصل ایدئولژیک (اسلام) بلکه به خاطر تمامیت خواهی‌ قدرت از طریق عوام فریبی اقشار مذهبی‌ که طیف گسترده‌ای از مردم ایران را تشکیل میدهند [عموماً از طبقه متوسط و ضعیف جامعه هستند] خواهان اداره کشور به این روش است که خود را برترین و کامل‌ترین حکومت معرفی‌ می‌کند.


فرایند شکل گیری حکومت جمهوری اسلامی ایران:

در ابتدا (قبل از انقلاب ۱۹۷۸) به دلیل کمبود امکانات اجتماع و رکود شرایط اقتصادیِ روستا نشینان و ساکنان شهرهای کوچک موجب آغاز مهاجرت این گروه به شهرهای بزرگ شد و سبب پیدایش حاشیه نشینی و شکاف عمیق طبقاتی (اقتصادی و فرهنگی‌) در بین اقشار مهاجرین و شهر نشینان و سرخوردگی قشر مهاجر به دلیل مواجه با مدرنیته و فرهنگ شهری و تفاوت اعتقادات مذهبی‌ شد، از آنجا که این اقشار در صد بیشتری از جامعه ایران را تشکیل میدادند با به اوج رسیدن نارضایتیها ، احزاب مذهبی‌ با شعار‌های ایدئولژیک و مذهبی‌ افکار و اعتقادات این قشر جامعه را به سمت خود معطوف کردند و با سیاه نمایی روش مدرن زندگی‌ و سؤ استفاده از سرخوردگی قشر مهاجر و با تزریق روحیه انقلابی در بین عوام و با همکاری سایر احزاب و با شکل گیری تظاهرات خیابانی که منجر به در گیری با نیروهای دولتی نیز شد سر انجام موفق به پیروزی انقلاب در سال ۱۹۷۸ شدند، که آنرا انقلاب اسلامی نامیدند،


مکانیسم حفظ قدرت:

پس از پیروزی انقلاب، احزاب مذهبی‌ برای حفظ و گسترش قدرت و تمامیت خواهی‌ آن در میان اقشار ضعیف و کم درامد و کم سواد جامعه که اکثریت را تشکیل میدادند اقدام به ایجاد یک فضای دو قطبی سفید و سیاه با این محتوا که هر گونه وابستگی به غرب و مدرنیته و غیر مذهبی‌ و روشن فکری در جبهه‌ سیاه (شیطانی) و اصول اعتقادی و مذهبی‌-سنتی‌ و عوامل وابسته به احزاب اسلامی در جبهه‌ سفید (الهی) که این گروه خودرا نماینده خدا برای برپایی حکومت الهی معرفی‌ میکردند. از آنجا که حکومت جمهوری اسلامی ایران بر پایه اعتقادات خرافی و تعصبات بی‌ پایه و اساس مذهبی‌ مردم شکل گرفته بود، راز بقا و گسترش تمامیت خواهی قدرت خودرا در عقب ماندگی سطح شور و نگرش مردم میدید. از این رو با تشدید بر اعتقادات مذهبی‌ در مردم و با تخریب افکار و دو قطبی کردن نظریات علمی‌ و فلسفی‌ به صورت اسلامی و غیر اسلامی و نگاه جانب دارانه به آن و حذف برخی‌ از کتب از علوم آموزشی‌ و تدریس علوم اسلامی از پایه‌های ابتدأی تا دانشگاه و همچنین ایجاد فضاها و پایگاه‌های مذهبی‌ در دانشگاه‌ها و ارگانهای دولتی در سطح کشور وبا وابستگی هرچه بیشتر اقتصادی مردم به حاکمیت و نفوذ گروه‌های تندرو ی اسلامی در بین اقشار مختلف جامعه و مبارزه با هر گونه نوگرا ئی‌ و ارتباط با بیرون مرزها و وجود نیروهای پنهان امنیتی در بین مردم باعث بوجود آمدن یک فضای مملو از ترس و خفقان شد. حکومت با استفاده از این فضا و با تسلط کامل حاکمیت بر رسانه‌‌های گروهی (تلویزیون، مطبوعات، رادیو، ...) و احزاب سیاسی و سانسور شدید مطبوعات و سایر وسایل ارتباط جمعی‌ و با این استدلال که هرگونه مخالفتی با حاکمیت نشانهٔ نفی حکومت اسلامی و دشمنی با خداست، کوچکترین انتقاد و نظر مخالف را با نسبت دادن به کشورهای غربی و شیطان به شدت سرکوب میکرد.


آغاز اعتراضات:

در آغاز این راهکار‌ها از سوی حکومت مؤثر بود و توانست تمامیت قدرت را در دست گیرد ولی‌ با گذشت زمان، پیدایش نسلهای بعد از انقلاب و تلاشهای روشنفکران و برخی‌ اساتید در محافل بسته دانشجویی و ارتباط دانشجویان با دانشگاه‌ها و محافل علمی‌ خارج از کشور به تدریج موجب بالا رفتن سطح آگاهی‌ دانشجویان و به طبع افراد جامعه شد. اقشار جامعه در مواجه با خفقان حاکم بر جامعه، نبودن آزادی بیان، نبودن امنیت اقتصادی و اجتماعی دچار یک سرخوردگی مذهبی‌ و شکاف اخلاقی‌ شدند که باورهای مذهبی‌ خودرا دست مایه‌ سؤ استفاده حاکمیت دیدند در نتیجه با روشنگری قشر دانشجو، جامعه بسمت آزادی خواهی‌ پیش رفت و با اعتراضات مدنی نارضایتی خودرا از حاکمیت به هر نحوی اعلام میدارند که تحسنات دانشجویی، اعتراضات خیابانی، وبلاگ نویسی و اعتصابات اصناف از جملهٔ آنهاست. این اعتراضات هر روزه در قالب فعالیت‌های مدنی شکل جدیدی بخود می‌گیرد و همواره با سرکوب و مقاومت شدید حاکمیت مواجه میشود.

No comments: