پس اندکی تامل در اتفاقات اخیر میتوان دید که قدرت طلبی دو جناح خامنهای و احمدی نژاد در مقابل هم قرار گرفته که تنها راه برون رفت از این تنگنا برای حکومت یا کنار آمدن ایندو قطب ویا تقابل و نابودی یکی از این جناحها میباشد در اینجا مختصری به شرح حال ایندو جناح میپردازیم و نتیجه را به خواننده واگذار میکنیم،
با توجه به پیشینه احمدی نژاد و گروه او میتوان درک کرد که تا به اینک حیات این سیاست مدار در گرو مبارزه با جناحهای دیگر بوده و همانطور که در انتخاباتهای گذشته با سیاست عوام فریبی و مبارزه با دشمنان اقتصادی از جمله رفسنجانی و بالا دستیهای خودش سعی در بالا رفتن از پلههای قدرت در حکومت میکرد، تا اینجا که در زمان حاضر تنها قدرت مافوق خود را رهبری میبیند از طرفی حیات سیاسی خود را متصل به انجمن حجتیه و میثاق خود با این انجمن میداند، لازم به یاد آوریست که این انجمن همان اتاق فکر گروه و تیم احمدی نژاد است و پایبندی به این گروه احمدی نژاد را ملزم میدارد تا انتهای قدرت سیاسی خود از این میثاق دفاع کرده و تلویحا از مشائی حمایت کند.
در سوئ دیگر خامنهای شخصیست که تا به اینک در هیچ موردی به علت روحیه رهبری از موضع خود کوتاه نیامده و میتوان حس کرد که این فرد عقب نشینی حتا یک قدم را ضعف در موضع خود میداند، از طرف دیگر در سیاست وی استفاده از کوتولههای سیاسی همانند احمدی نژاد بسیار به چشم میخورد و او اهداف خود را با استفاده از مهرههای سیاسی نزدیک به خود دنبال میکند ولی در اکثر مورد این مهرهها پس از استفاده به زباله دانی انداخته میشوند
در حال حاضر هردو جناح از سیاست هم باخبر هستند و پیروزی هریک به معنی شکست طرف مقابل و نابودی کامل است و هریک به ابزاری از قدرت و ثروت دسترسی دارند از طرف دیگر کنار آمدن ایندو قطب بعید بنظر میرسد زیرا که هدفهای هردو کاملا در تضاد باهم میباشد
No comments:
Post a Comment